وقتی فقط به دیتای یک نقطه زمانی خاص نگاه میکنیم، تصویری ناقص و گسسته خواهیم داشت.
این مانند دیدن یک قطعه از پازل است؛ بدون درک جایگاه آن در تصویر بزرگتر، نمیتوانیم به معنای کامل و دقیق آن برسیم.
اما قدرت واقعی دیتا زمانی آشکار میشود که پروسهها، روندها، وعدهها، و نتایج را در طول هفتهها، ماهها و سالها تعقیب میکنیم.
اینجاست که الگوهای پنهان، نقاط قوت و ضعف واقعی، و حتی تناقضات آشکار میشوند.
یک تحلیلگر دیتا، با ابزارهای خود، میتواند فراتر از آنچه در لحظه دیده میشود، عمل کند. او میتواند ادعاهای مطرح شده و وعدههایی که داده شدهاند را تعقیب و پیگیری کند.
عملکرد واقعی را در برابر اهداف اولیه اندازهگیری کند.
پروسهها و روندهای بلندمدت را شناسایی کند و مهمتر از همه، تناقضات را – تفاوت میان آنچه گفته شده و آنچه واقعاً اتفاق افتاده – به وضوح آشکار سازد.
این قابلیت تحلیل دیتا در گذر زمان است که به ما اجازه میدهد از فیلترهای فراموشی انسان و روایتهای ساختگی عبور کنیم و به حقیقت و واقعیت عینی برسیم با نزدیک شویم.
این ابزار قدرتمند، به ما دیدی عمیقتر و واقعیتر از گذشته میدهد و مسیر تصمیمگیریهای آگاهانهتر و دیتامحور را برای آینده هموار میسازد.
دیدگاهتان را بنویسید