حافظه انسان پدیدهای حیرتانگیز اما در عین حال بسیار فریبنده است.
بر خلاف تصور معمول، حافظه ما چیزی شبیه به یک هارد دیسک کامل و بینقص نیست.
نیمه عمر حافظه ما، بالاخص در مورد جزئیات خورد رویدادها، گفتههای دقیق و ارقام خاص، به شکل حیرتآوری پایین است.
چیزهایی که دیروز با قطعیت کامل به یاد داشتیم، امروز مبهم میشوند، رنگ میبازند و جای خود را به رویدادهای جدیدتر، برداشتهای تازهتر و حتی تعابیر تغییر یافته میدهند.
این ذات فراموشکار و در عین حال انعطافپذیر حافظه ما، متاسفانه فضایی وسیع را برای تغییر روایتها، دستکاری حقایق و حتی نادیده گرفتن تدریجی وعدهها و تعهدات ایجاد میکند.
در این هیاهوی معلومات و تغییر روایتها و قصهها، چگونه میتوانیم به «حقیقت» دست یابیم؟ چگونه میتوانیم از خود در برابر فراموشیهای طبیعی یا تحریفهای عمدی محافظت کنیم؟
جواب در قدرتی نهفته است که زیادتر اوقات نادیده گرفته میشود و کمتر به آن ارزش داده میشود: تحلیل دیتا در مرور زمان.
این ابزار قدرتمند، نه تنها به ما کمک میکند تا گذشته را به یاد آوریم، بلکه اجازه میدهد تا رویدادهای جاری در زندگی شخصی و محیط اطراف خود را بهشکل دقیقتر درک و تحلیل کنیم.